من ایده اول رو امتحان کردم گلبرگهای رو پشت آفتابگیر گذاشتم و وقتی خانمم آفتابگیر رو پایین آورد و گلبرگهای ریخت فکر کرد که حشره هستند و آنچنان جییییییغغغغیییی زد که گوشام درد گرفت و شروع به بد و بیراه گفتن کرد منم خوابوندم توی گوشش الانم داریم میریم دادگاه ک عاشقانه از هم جدا بشیم نکبت هم خودتی 😀