نصب | +۱۰۰ |
From ۴ Rates | 4 |
Category | کتابها و مطبوعات |
Size | ۲ مگابایت |
Last Update | ۳ مهر ۱۳۹۵ |
نصب | +۱۰۰ |
From ۴ Rates | 4 |
Category | کتابها و مطبوعات |
Size | ۲ مگابایت |
Last Update | ۳ مهر ۱۳۹۵ |
خلاصة قصه
رمان اولدوز و عروسک سخنگو بصورت ترکی استانبولی همراه با ترجمه فارسی می باشد.و بهترین کتاب برای افرادی که میخواهند زبان ترکی استانبولی را یاد بگیرند داستان اين قصه داستان زندگي دختر بچه اي است به نام اولدوز، كه پدر و مادرش از همديگر جدا شده اند واو اكنون زير دست زن بابايي بد خلق و خشن كه چشم ديدن وي را ندارد زندگي مي كند. زن بابا از انواع اذيت و آزار در حق دخترك فرو گذار نمي كند. او حتي وجود گاوي را كه اولدوز سخت دوستش مي داشت ؛ چرا كه يادگار مادرش بود، تحمل نكرده، و به بهانة ويار از شوهرش مي خواهد كه آن را بكشد. اما گوشت گاو به دهن همه تلخ مي آيد غير از اولدوز. اولدوز،عروسكي را كه مادرش برايش درست كرده بود سنگ صبور خود قرار داده بود. از بس كه پيش او درد دل و گريه مي كند ، عروسك زبان باز كرده و به حرف مي آيد. گفتگوهاي اولدوز و عروسك سخنگو در خفا ودور از چشم ديگران ادامه مي يابد. تا اينكه عروسك يك شب اولدوز و ياشار، پسر همسايه شان را در جلد كبوتر با خود به جشن عروسكها در جنگل مي برد. بچه ها در آنجا با انواع جانوران برخوردمي كنند.طاووس فيس وافاده اي وخود خواه رامي بينند كه دائم از خود تعريف ميكرد و به زيبايي پرهايش مي نازيد حاضر نبود يكي دو تا از آنها را به پاشا بدهد كه بگذارد لاي كتابش. همچنين آنها با خر گوش زرنگ و با هوش و كرم شب تاب مهربان و ديگران ملاقات مي كنند. رقص و آواز و جشن عروسكها را تماشا كرده و بر مي گردند.
زن بابا به رفتار اولدوز ، عروسكش و كبوتر هايي كه ديده بود مشكوك مي شود. هر چه اولدوز را شكنجه مي دهد حرفي از وي نمي شنود. ولي عروسك سخنگو به طور مرموزي براي هميشه گم مي شود. بچه ها با استفاده از غيبت زن بابا، عروسك گندة ديگري درست مي كنند كه روزي زن بابا پيدايش مي كند و عروسك را به بهانة اينكه پاي از ما بهتران به خانه باز مي شود ، آتش مي زند. باز اولدوز تنها مي شود و منتظر شب چله مي ماند كه عروسك سخنگويش باز گردد. اما هرگز اين اتفاق نمي افتد.
منابع
نویسنده این کتاب مرحوم صمد بهرنگی میباشد اصل این کتاب به زبان ترکی استانبولی هست که بنده معنی فارسی این کتاب رو پایین هر پاراگراف نوشتم.
سایر منابع
www.istanbulturkcesi.ir